مقطع : کارشناسی ارشد
دانشگاه : شهید بهشتی
تاریخ دفاع : 1400/06/29
اساتید راهنما : دکتر کامران ذکاوت
اساتید مشاور :
اساتید داور :
مشاهده سایر پایان نامه های سعید یدالّهی
سخن از اُفتِ عرصه‌های عمومی و حتی مرگ فضاهای جمعی در دهه‌های 60 و 70 میلادی، باعث شد موضوع شکل و ماهیت فضا و نهایتاً نحوه دستیابی به «مکان‌های موفق» مورد بحث قرارگیرد. در ابتدا توجهات تکنیکال در مورد پایداری کالبدی، امنیت، مدیریت و زیبایی‌شناسی بعنوان درمان در نظر گرفته شد. لکن کافی نبود. اواخر قرن 20 همزمان با فراگیری جنبش‌های بازپس‌گیری خیابان‌ها برای پیادگان، علاقه به ایجاد «مکان‌های عمومی بهتر» در انگلستان و ایالات‌متحده منجر به راهنماهای مختلف در زمینه «مکان‌سازی» (راهنمای مکان خوب و دستورکارهای مختلف CABE) شد، که این رهنمودها بر اساس آن‌چه طراحان حرفه‌ای از مکان خوب تلقی می‌کردند بنا می‌شد. در اوایل قرن 21، توجهات مکان‌سازی بر اساس آن‌چه که شهروندان عادی بعنوان مکان‌های خوب برای حضور در نظر می‌گیرند در قالب بُعد اجتماعیِ طراحی‌شهری صورت پذیرفت. دمادم رشد مؤلفه اجتماعی و تئوریزه شدن مفهوم «مکان سوم» در فضاهای بازپس‌گرفته شده که به ایجاد فضاهایی دموکراتیک جهت مواجهه با اختلافات و یادگیری مدارا کردن منجر می‌شد؛ پدیده‌ی اجراهای آیینی بصورت بداهه یا برنامه‌ریزی‌شده با تعدد چشمگیری از گونه‌های مدرن یا سنت‌های معاصرسازی‌شده، بروز یافته‌است. آن‌چه حائز اهمیت است نادیده انگاشتن جایگاه اجراهای آیینی با ادغام آن درون مؤلفه اجتماعی می‌باشد، که فقدان راهنمای طراحی متناظر با اجراهای آیینی را در مطالعات نظری و عملی بهمراه داشته‌است. حال آن‌که در نمایش‌های آیینی عناصر فضا و عناصر نمایش رابطه¬ای دیالکتیک برقرار می¬کنند. بنابراین بحث¬های غیرفیزیکی وجودی می¬یابند که فضا را غیر رئالستیک تجلی می¬دهد. طوری¬که دیگر در زمان اجرای آیین، این شهر، آن شهر سابق نیست و تبدیل به یک «صحنه نمایش» می¬شود و بلافاصله هم از بین می¬رود. در این صحنه نمایش، بازیگران، تیم اجرا و تماشاگران بدون هیچ مرزی گردهم می-آیند و کاروان¬های فعالیت¬های آیینی را جریان می¬بخشند. بنابراین شهر، فقط شهر روزمره نیست و تجربه مردم از شهر و محیط صرفاً محدود به تاثیر فضای ساخته شده فیزیکی نیست. بعبارتی با اتصاف به این‌که طراحان تمام‌کننده فضا نیستند، نیاز به راهنمایی است تا ماده‌ اولیه‌ای را تولید ‌کند که مردم و جامعه آنرا بدل به فضای آیینی ‌کنند. بر این اساس در این پژوهش مفهوم و مدل «عرصه‌های عمومی آیین‌پذیر» تبیین می‌شود. پژوهش حاضر با هدف ارائه «راهنمایی جهت تبدیل فرصت¬های مکانی در عرصه¬های عمومی به مناسبت¬های آیینی و صحنه¬های نمایش تمام عیار» در ابتدا انواع فعالیت‌‌های آیینی و سپس انواع فضامند آن‌ها را دسته‌بندی می‌کند، سپس به تشخیص فرصت‌های دارای هویت، شخصیت و قابلیت‌‌های نمایش آیینی می‌پردازد و نهایتاً اصول طراحی مکان به منظور احیاء فعالیت‌‌های آیینی را تدوین می‌کند. در این راستا از شیوه¬های کیفی، در مراحل مختلف بهره‌گرفته ‌شده‌است و حاصل آن نیز تحقیقی از نوع کاربردی است. بمنظور دستیابی به مبانی‌نظری پژوهش به مطالعات اسنادی و کتابخانه¬ای پرداخته شده است. طی این مطالعات و دورنگاهی مقدماتی به بررسی نمونه‌های موردی، «مدل عرصه‌های عمومی آیین‌پذیر» بعنوان روایتی فرعی از دو مدل‌ مبنای «مدیریت خلق مکان» و «مکان‌های سرورانگیز» پیشنهاد می‌شود. در قالب مطالعات نمونه¬های موردی، میدان لستر لندن و میدان تایمز نیویورک با استناد به این اصل که «تقلید خوب بهتر از ابتکار بد است» در ابعاد مختلف کالبدی، عملکردی، معنایی، اجتماعی، مدیریتی و تکامل تدریجی از دو جنبه خصایص ذاتی مکان و خصایص بازطراحی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته‌اند. نتایج این بخش علیرغم ارائه جایگاه مؤلفه تکامل تدریجی در مدل پیشنهادی عرصه‌های عمومی آیین‌پذیر در هر دو نمونه، نشان از آزادی نسبی اجرای آیینی در میدان لستر و در مقابل اجراهای آیینی برنامه‌ریزی‌شده‌تر در میدان تایمز دارد. بر همین اساس، تحلیل و ارزیابی هدفمند میدان لستر در دستورکار قرار گرفت. نهایتاً با تدوین اصول طراحی عرصه‌های عمومی آیینی و اهداف و سیاست‌های طراحی، راهنماهایی مرتبط با سیاست‌ها، در مقاصد پنج‌گانه ارائه می‌شود که می‌توانند بطور عام در سایر عرصه‌های عمومی، بخصوص گونه‌های دربردانده واحه سبز (همچون میدان لستر) یا درگیر با مسئله تسلط گردشگران بر عرصه عمومی (همچون میدان تایمز)، ملاک عمل قرار گیرند.